«آتیش پاره» به قلم فاطمه بختیاری از نویسندگان استان قم بزودی از سوی نشر جمكران روانه بازار كتاب میشود.
به گزارش خبرنگار كتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، فاطمه بختیاری نویسنده كتابهای متفاوتی است كه 20 سال در زمینه داستان فعالیت دارد و با مطبوعات شهر قم همكاری میكند. حاصل كار 20 ساله او 50 عنوان كتاب مختلف در زمینه كودكان و نوجوانان است كه آخرین آن، اثری است كه به تازگی با عنوان «آتیش پاره » در اختیار انتشارات جمكران قرار داده است.
وی درباره ورود خود به حوزه كودك و نوجوان ابراز داشت: علاقه خاصی كه به این گروه از مخاطبان داشتم، موجب شد در كار و حوزه كودك بمانم؛ هرچند آثاری هم برای بزرگسالان تالیف كردهام، اما تمركزم بر این گروه سنی بوده است؛ چرا كه فكر میكنم هنوز هم از كتابهای خوب و مطالبی كه مناسب سنشان است، محروم هستند.
این نویسنده در پاسخ به این سوال كه ایدههای داستانی شما چطور به ذهنتان میرسد، گفت: در ابتدای كار داستانها با توجه به تجربیات شخصی و خاطرات، ایدههایی به ذهنم رسید، اما كمی كه جدی كار را پیگیر شدم، دقت در سوژهیابی ایجاد شد، دقت به محیط، افراد و حوادث پیرامون داشتم كه شكل و شمایل داستانی در نهایت به خود میگرفت.
وی افزود: اما درباره كتاب «آتیش پاره» باید بگویم جرقه اصلی كار از یك تجربه كودكی زده شد. در ایام جنگ یك بار برای یكی از پیرزنهای همسایه، نامه پسرش را كه از جبهه ارسال شده بود، خواندم. لذتی كه همان یكبار از خواندن آن نامه داشتم باعث شد این رمان امروز شكل گیرد و نشان دهم بچهها هم در آن ایام ناخواسته جنگ را فهمیدند و روی زندگیشان تاثیر گذاشت.
بختیاری اضافه كرد: خواندن نامه یك رزمنده برای مادرش هویتی به من داد؛ چرا كه توانسته بودم نقشی داشته باشم، یعنی همان شیرینی خواندن نامه، عسلی است كه نماد آن در كتاب آمده است.
این مولف در بخش دیگر با بیان اینكه در این كتاب از قالب طنز استفاده كردهام، ابراز داشت: این كتاب اولین رمان طنز من است كه در زمینه ادبیات جنگ نوشتهام. از قصد زبان طنز را انتخاب كردم؛ چرا كه جای كارهایی كه لبخند را به لب كودكان بنشاند، كم است. ضمن اینكه باید این كار، تاریخی را كه تجربه كردهایم به كودكان برساند. اگر با زبان رئال آن را مینوشتم كار در نمیآمد، اما قالب طنز را انتخاب كردم تا در عین حال زشتی و مشكلاتی را كه نسل ما در جنگ تجربه كرد، منعكس كنم و بگویم زندگی با همه سختیها و تحمیلها، خوبیهایی هم داشت و آن تغییر سبك زندگی و دیدگاه ما به زندگی بود كه نماد آن دختر بچهای است كه آن را به نسلهای آتی میرساند و لزوما قرار نیست تجربیات با تلخی بیان شود.
بختیاری در پاسخ به اینكه اولین افرادی كه كتاب را مطالعه كردند چه كسانی بودند و چه بازخوردهایی دریافت كردید، اضافه كرد: اولین فردی كه كار مرا خواند، یكی از همكارانم بود. همزمان وقتی كار را تایپ میكرد، اشتیاق او را میدیدم تا از قصه و ادامه آن مطلع شود. این مسئله برایم خوشایند بود. بعد از او، اعضای خانوادهام كتاب را خواندند؛ چرا كه رگههای كودكیام در كتاب آمده است. برای همین برخی اعضای خانواده فضای روستا را كه میدیدند یاد آن ایام میافتادند. اما هنوز كار را به یك نوجوان برای مطالعه ندادهام.
این نویسنده درباره قلمهای بانوان نویسنده در كشورمان بیان كرد: گاهی به برخی بانوان فرصت داده نمیشد تا كارشان را ارائه دهند، اما این فرصت از سوی انتشارات جمكران به بانوان جوان و قلم اولی داده شد. این خود نشان دادن مهم است. به نظر من دورنمای كار خوب است. همین فرصت دادن موجب میشود هم آثار خوبی به مخاطب داده شود و هم دلگرمی به نویسنده میدهد.
وی درباره ریزشهای مسیر نوشتن در میان نویسندگان هم گفت: به نظر من ماندن در این مسیر مهمتر از توصیه به نوشتن است، چرا كه افراد مستعد زیاد داریم، اما از سوی دیگر ریزشها بسیار است. بخشی به جنبههای اقتصادی ماجرا بر میگردد. نداشتن درآمد از راه نوشتن موجب میشود برخی تالیف را كنار بگذارند، ولی ما باید روحیهمان را بالا ببریم. خصوصا تازهقلمها نباید به نوشتن نگاه اقتصادی صرف داشته باشند. طلاییترین نكته این است كه نوشتن، كار دلی و سخت است و اگر آن را با لذت آفرینش اثر همراه كنند، در این مسیر میمانند، اما اگر به عنوان شغل به این مسیر بنگرند در آن نمیمانند. به كسانی كه قصد ماندن در وادی نوشتن دارند میگویم بمانید، صبور باشید و به نوشتن به عنوان آفرینش بنگرید؛ نه به عنوان یك كار زمخت.
از این نویسنده پیش از این كتابهایی چون پاكت سیاه (مجموعه داستان كوتاه نوجوان)، «گلبرگ و دوست صمیمیاش»، «پسری كه روی بال فرشته راه رفت»، «دختری كه ستارهها را شست»، «آرزوی ماهیها»، «پدر بزرگها و مادر بزرگها» در دو جلد، «داستانهای مزرعه» در دو جلد، مجموعه پنج جلدی «داستانهای جزیره» و… منتشر شده است.