كتاب رویای ایتالیایی نوشته ولادیمیر لورچنكوف، داستان مردم مولداوی در اروپای شرقی است كه بعد از فروپاشی شوروی زندگی
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تبعات زیادی برای مردم آن سرزمین به همراه داشت. هنوز كه هنوز است، مانند هر اتفاق تاثیرگذار تاریخی، پس از سالها دربارهاش فیلم و سریال ساخته و كتاب نوشته میشود.
در این میان باید به این نكته هم توجه كرد كه علاوه بر مردم شوروی، مردم اروپای شرقی نیز درگیر تبعات بعد از این فروپاشی شد.
كتاب رویای ایتالیایی نوشته ولادیمیر لورچنكوف، داستان مردم مولداوی در اروپای شرقی است كه بعد از فروپاشی شوروی زندگی سختی را میگذرانند و میخواهند به هر قیمتی شده به ایتالیا بروند.
آنها ایتالیا را محل آمال و آرزوهای خودشان میدانند و از روشهای خاص خودشان استفاده میكنند تا به آنجا بروند و زندگی كنند.
ایتالیا برای بعضیهایشان یك تصویر خیالی است، برای بعضیهایشان یك آرزوی دست نیافتنی و برای بعضی دیگر سرزمینی كه فقط نامش را شنیدهاند و به وجود آن باور ندارند.
طنز درون این كتاب تلخ، گزنده و در عین حال واقعی است.
مخاطب بعد از خواندنش میخندد، با آن تا حدودی همذات پنداری میكند و در آخر از انعطاف پذیری آدمیزاد و قدرت تفكر و تخیلش و همچنین تاثیر جبر جغرافیا بر زندگی آدمها به فكر فرو میرود.
این طنز و تفكر، گاهی به روشهای اهالی مولداوی برای برون رفت از شرایط حساس برمیگردد، گاهی هم به تفكر آنها درباره ایتالیا و گاهی كارهایی كه انجام میدهند تا خودشان را برتر از دیگران قرار دهند و در همان مولداوی به خوبی و خوشی زندگی كنند.
البته مخاطب در این كتاب سر كوچكی هم به ایتالیا میزند و متوجه میشود آنجا آنقدرها هم كه میگویند عالی و بینقص نیست و عملكرد سیاسی آنها در وزارتخانه بیانگر این موضوع است.
سوال اصلی اینجاست كه مردم مولداوی بالاخره كی به ایتالیا میرسند تا رویایشان به حقیقت بپیوندد و با دید باز تصمیم بگیرند؟
موضوعی كه خواننده را به خواندن ادامه داستان ترغیب كرده و در داستان غرق میكند و با پایان غافلگیركننده لبخند رضایت بر لبش مینشاند.
رویای ایتالیایی پر است از موقعیتهای خاص و تكرار نشدنی كه ما میتوانیم صرفاً آن را بخوانیم و از روی كاغذ دركش كنیم اما در عین حال ساعتها به فكر فرو برویم و بر تمام عوامل كوچك و بزرگی كه بر زندگی و افكارمان اثر میگذارد و از آن غافلیم فكر كنیم و در نهایت بخندیم.
نویسنده: سارا ملاعباسی